«فرصت» برنامه‌ای برای نقد تولیدات شبکه خانگی + زمان پخش پژمان جمشیدی بازیگر فیلم ذوق مرگ شد تنوع و خلاقیت در تولید انیمیشن‌های آموزشی برای کودکان در مرکز انیمیشن سوره نقاشی دزدیده شده «اگون شیله» در حراجی کریستیز لندن فروخته می‌شود مرگ کیم سه‌رون، زنگ خطری برای فشار بی‌رحمانه بر سلبریتی‌های کره‌ای است ششمین پاتوق فیلم کوتاه انجمن سینمای جوانان مشهد| فیلم کوتاه نباید سکوی پرش برای ساخت فیلم بلند باشد برندگان بخش نسل جشنواره برلین ۲۰۲۵ اعلام شدند رسانه‌ها نقش کلیدی در حمایت از تولید ملی و رونق اقتصادی دارند موفقیت جهانی فیلم کوتاه «تنها کنار هم» | راهیابی به جشنواره‌های لهستان و ترکیه درخشش سینمای ایران در مالزی| جشنواره فیلم‌های ایرانی ۲۰۲۵ برگزار شد رسانه‌ها؛ پل ارتباطی میان صنعت و مردم رسانه‌ها دیده‌بان توسعه و افشاگر فساد هستند رسانه‌ها نباید در حوزه اقتصاد خط قرمز داشته باشند نگرانی هواداران از آینده «جیمز باند» پس از تصاحب آمازون پژمان بازغی تهیه‌کننده سریال می‌شود آمار فروش سینما‌های خراسان‌رضوی در هفته گذشته (۴ اسفند ۱۴۰۳) جشنواره بین‌المللی سیمرغ بازتاب هویت ایرانی با دیدگاه حماسی است
سرخط خبرها

یادی از مهرداد بهار، فرزند فقید ملک الشعرای بهار | جبر زندگی برای اسطوره شناسی

  • کد خبر: ۱۳۴۴۲۰
  • ۲۲ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۱
یادی از مهرداد بهار، فرزند فقید ملک الشعرای بهار | جبر زندگی برای اسطوره شناسی
از بین شش فرزند ملک الشعرای بهار، مهرداد و پروانه بیش از دیگران اطراف اتاق کار پدر پرسه می‌زدند و از جایی که سواد خواندن را آموختند، کتاب‌هایی را می‌خواندند که توصیه پدر بود. اولین مجموعه‌ای هم که مهرداد مشغول خواندنش شد، سه تفنگدار الکساندر دوما بود

آزاده چشمه سنگی | شهرآرانیوز؛ ملک الشعرای بهار در مقام یک پدر با گنجینه‌ای از کتاب‌ها و قفسه‌هایی مملو از دست نوشته، بی هیچ کلامی به فرزندانش آموخت که پیش از ورود به هر عرصه ای، باید کتاب خوان‌های قهاری باشند. از بین شش فرزند او، مهرداد و پروانه بیش از دیگران اطراف اتاق کار پدر پرسه می‌زدند و از جایی که سواد خواندن را آموختند، کتاب‌هایی را می‌خواندند که توصیه پدر بود. اولین مجموعه‌ای هم که مهرداد مشغول خواندنش شد، سه تفنگدار الکساندر دوما بود و بعد از آن، آثار آناتول فرانس را مطالعه کرد.

در همان ایام کودکی، رفیق شفیق مهرداد بعد از کتاب‌های پدر، باغبان خوش کلامی بود که در ساعات فراغت برای او و خواهرش داستان‌های شاهنامه و روایت‌های اساطیر ایران را تعریف می‌کرد. مش اصغر حتی بیش از ملک الشعرای بهار بر تمایل مهرداد به شاهنامه خوانی اثر گذاشت و او را به این مقوله علاقه‌مند کرد. اما عشق او به مسائل سیاسی، ارثیه پدری مهرداد بود که در سال ۱۳۲۶ شروع شد تا نقطه آغازی بر فعالیت‌های سیاسی او باشد.

دو سال بعد که در دانشگاه در رشته زبان وادبیات فارسی قبول شد، به ناچار در سال دوم حکم اخراج را پذیرفت، اما پس از چهار سال، بار دیگر برای تکمیل تحصیلات به دانشگاه برگشت و بعد از کسب مدرک کارشناسی، برای اخذ فوق لیسانس، عازم انگلیس شد و شش سال در آنجا ادامه تحصیل داد. پس از بازگشت به ایران، عطای جنب وجوش‌های سیاسی را به لقایش بخشید و با آغاز زندگی مشترک، خود را برای تنظیم رساله دکتری با نام «آفرینش در اساطیر ایران» آماده کرد.
مهرداد بهار که خون محمدتقی بهار در رگ هایش جاری بود، مانند پدر بابت سرکشی‌های سیاسی خود به یک زندگی متوسط، محدود شد و به خاطر سوابق سیاسی، هیچ گاه مشمول استخدام در هیچ سازمانی در پهلوی دوم نشد؛ درست شبیه پدرش که در دوران پهلوی اول وقتی با خبر رسمی شدن خدمتش در یک نهاد حکومتی روبه رو شد، درجه اداری را از لباسش جدا کرد و گفت: من نوکر این دولت نیستم و نخواهم شد. مهرداد بهار به ناچار هم زمان با تدریس در دانشگاه به صورت حق التدریس، در پست دبیر هیئت عامل بانک مشغول ترجمه متون اقتصادی شد و کمی بعد به عنوان کارمند انتقالی از بانک در بنیاد فرهنگ ایران به پژوهش پرداخت و در سال‌های ۵۱ تا ۵۲ پژوهشکده زبان‌های ایرانی میانه و باستان را ایجاد کرد که طی هفت سال متون پهلوی زیادی را منتشر و شاگردان متعددی را تربیت کرد. واژه نامه بندهش، جستاری در اساطیر ایران، ادیان آسیایی و سخنی چند درباره شاهنامه و اشکانیان جزو آثار برجسته‌ای است که از او به یادگار مانده است. مهرداد بهار که نخستین پژوهشگر اساطیر ایران بود، با روحیه‌ای حقیقت جو، کمال طلب و فروتنانه، به دور از هر تعصبی بر عمق شناخت ما از فرهنگ ایرانی اثر گذاشت. او جایی در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» می‌گوید: «اسطوره‌ها زمانی که با زندگی محسوس جامعه خود مرتبط باشند، در میان توده مردم حیات دارند، اما روزی که شرایط تغییر کند، دیگر سربازان در میدان جنگ و افرادی در قهوه خانه، شاهنامه نمی‌خوانند و مادران، قصه‌هایی دیگر برای بچه هایشان تعریف می‌کنند. این را مسئله قابل تأسفی نمی‌دانم؛ زیرا این جبر زندگی اسطوره است.» عازم انگلیس شد و شش سال در آنجا ادامه تحصیل داد. پس از بازگشت به ایران، عطای جنب وجوش‌های سیاسی را به لقایش بخشید و با آغاز زندگی مشترک، خود را برای تنظیم رساله دکتری با نام «آفرینش در اساطیر ایران» آماده کرد.

مهرداد بهار که خون محمدتقی بهار در رگ هایش جاری بود، مانند پدر بابت سرکشی‌های سیاسی خود به یک زندگی متوسط، محدود شد و به خاطر سوابق سیاسی، هیچ گاه مشمول استخدام در هیچ سازمانی در پهلوی دوم نشد؛ درست شبیه پدرش که در دوران پهلوی اول وقتی با خبر رسمی شدن خدمتش در یک نهاد حکومتی روبه رو شد، درجه اداری را از لباسش جدا کرد و گفت: من نوکر این دولت نیستم و نخواهم شد. مهرداد بهار به ناچار هم زمان با تدریس در دانشگاه به صورت حق التدریس، در پست دبیر هیئت عامل بانک مشغول ترجمه متون اقتصادی شد و کمی بعد به عنوان کارمند انتقالی از بانک در بنیاد فرهنگ ایران به پژوهش پرداخت و در سال‌های ۵۱ تا ۵۲ پژوهشکده زبان‌های ایرانی میانه و باستان را ایجاد کرد که طی هفت سال متون پهلوی زیادی را منتشر و شاگردان متعددی را تربیت کرد.

واژه نامه بندهش، جستاری در اساطیر ایران، ادیان آسیایی و سخنی چند درباره شاهنامه و اشکانیان جزو آثار برجسته‌ای است که از او به یادگار مانده است. مهرداد بهار که نخستین پژوهشگر اساطیر ایران بود، با روحیه‌ای حقیقت جو، کمال طلب و فروتنانه، به دور از هر تعصبی بر عمق شناخت ما از فرهنگ ایرانی اثر گذاشت.

او جایی در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» می‌گوید: «اسطوره‌ها زمانی که با زندگی محسوس جامعه خود مرتبط باشند، در میان توده مردم حیات دارند، اما روزی که شرایط تغییر کند، دیگر سربازان در میدان جنگ و افرادی در قهوه خانه، شاهنامه نمی‌خوانند و مادران، قصه‌هایی دیگر برای بچه هایشان تعریف می‌کنند. این را مسئله قابل تأسفی نمی‌دانم؛ زیرا این جبر زندگی اسطوره است.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->